Assistant Professor of Philosophy, Faculty of Theology, Shahid Chamran University of Ahvaz, Iran.
Abstract: (87 Views)
در این مقاله با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی به واکاوی ، تبیین و نقد دیدگاه مارکسیسم در بارۀ تقدّم پیشه ها بر اندیشه ها مبادرت شده است. پرسش اصلی این است که آیا بر اساس ادعای مارکسیسم ،که مدعی علمی بودن فلسفه خویش اند، پایگاه و طبقۀ اجتماعی عموما و اقتصاد و وضعیت معیشت به طور خاص تنها عامل محوری و بنیادین در تغییر و تحولات فردی و اجتماعی است؟زیرا بر اساس ادعای آن ها ، شغل ، طبقه و پایگاه اجتماعی هر فرد یا جامعه نقش اول را در تعیین سرنوشت آن فرد و جامعه بازی می کند . اما دقیقا بر خلاف آن ها ، ماکس وبر معتقد است که فکر و ایمان و عقیده اصالت دارد . استاد مطهری نیز نظریۀ تلفیقی اسلام را مطرح می کند که بر اساس آن در خصوص انسان های ابتدایی و غیر بالغ الفکر ، نظر آقای مارکس درست است ، اما در بارۀ انسان های منطقی و بالغ الفکر نظر ماکس وبر درست است .از این رو ، نظریۀ مارکسیسم فاقد شرایط لازم برای یک نظریۀ علمی است ؛ زیرا نه صادق است و نه هم فراگیر و در نتیجه موارد نقض و نقص فراوان دارد .
Type of Study:
Original Article |
Subject:
Philosophy Received: 2023/08/7 | Accepted: 2024/04/29