دانشگاه پیام نور
چکیده: (541 مشاهده)
بحث نسبت انسان و خدا به مناسبات مختلف میان انسان و خدا از حیث قوس نزول و قوس صعود توجه دارد. در قوس نزول چه امکاناتی و قوایی به انسان داده شده است و در قوس صعود چگونه و با چه طریقی میتوان به کمالات انسانی و غایت نهایی انسان دست یافت. ابنطفیل براساس رساله «حیبنیقظان» از شخصیتی باعنوان «حیّ» سخن میگوید و مراتب مختلف زندگی او از مرتبۀ فردیت و توحدّ و مرتبۀ اجتماعی شرح میدهد. در این رساله «خدا» بهعنوان غایت و سعادت انسان جایگاه مهمی دارد. پرسش این است در اندیشۀ ابنطفیل، براساس آن رساله چه نسبت یا نسبتهایی میان انسان و خدا میتوان متصور شد؟ چه راه یا راههایی برای تحقق رابطۀ انسان و خدا وجود دارد؟ و راه برگزیدۀ او کدام است؟ رابطۀ انسان با خدا دو قسم رابطۀ فردی و رابطۀ فردی-اجتماعی است. رابطۀ فردی ازطریق شباهت انسان به خدا برمبنای «تجرد نفس» است که به اتصال و اتحاد با ذات الهی در مرحلۀ «فنا» منتهی میشود و رابطۀ فردی-اجتماعی از طریق شریعت است. روش این نوشتار بازخوانی توصیفی-تحلیلی رسالۀ حیبنیقظان است و دستاورد آن تبیین نسبت انسان و خدا از طریق فلسفی است و اینکه در اندیشۀ ابنطفیل فلسفه و دین به یک حقیقت واحد میرسند.
نوع مطالعه:
مقاله پژوهشی |
موضوع مقاله:
فلسفی