در این نوشته به نقد دیوید گریفین بر دیدگاه خداباوری سنتی درباره مسأله شر پرداخته میشود. آنها قائل به قدرت مطلقه خداوند هستند و بر این باورند که خداوند میتواند شرور را ریشهکن کند ولی به دلیل اینکه آنها شرور حقیقی نیستند یا در ایجاد بهترین جهان ممکن مؤثر هستند، اقدامی در این جهت انجام نمیدهد. اما گریفین دلایل آنها را غیرقابل دفاع و غیرعقلانی و ناسازگار میداند، زیرا نظریه آنها مستلزم این است که اولاً خداوند مسئول تمام شرور و درد و رنجها در جهان باشد که این امر با صفت خیرخواهی خداوند منافات دارد؛ ثانیاً به انکار شرور حقیقی میانجامد در حالیکه هر انسان دارای عقل سلیمی لااقل واقعیت بعضی از آنها (شرور) را میپذیرد، حتی اگرچه شفاهاً آن را منکر شود. دیدگاه گریفین در توجیه شرور عالم این است که خداوند قادر مطلق نیست، زیرا همه موجودات اعم از بزرگ و کوچک دارای قدرت ذاتی هستند که توسط آن در برابر قدرت و عمل خداوند مقاومت و مخالفت میورزند. لذا خداوند نمیتواند شرور ایجاد شده توسط آنها را مغلوب سازد، البته هدف خداوند صرفاً ترغیب موجودات و نه اجبار آنها در جهت اهداف مطلوب خود است.