پاییز و زمستان                   برگشت به فهرست مقالات | برگشت به فهرست نسخه ها

XML English Abstract Print


دانشگاه پیام نور ، ali.jafari@pnu.ac.ir
چکیده:   (780 مشاهده)
در فلسفه دکارت، صفت اصلی جوهرجسمانی، بُعد (امتداد)  و صفت اصلی جوهر اندیشنده، فکر می باشد. در خوانش رورتی از فلسفه دکارت، جهان فاقد هرگونه جنبه الوهی است و این نگاه مکانیستی دکارت به جهان مورد ستایش رورتی قرار می گیرد؛ چرا که رورتی جنبه الهی و روحانی و اخلاقی بر جهان بار نمی کند و نگاه کاملا ماتریالیستی به جهان دارد. در طرف مقابل، دکارت جوهر اندیشنده را امری غیر مادی و روحانی قلمداد می کند که واضح و متمایز است و مبنای معرفت شناسی قرار می­گیرد. این نگاه به نفس، مورد انتقاد رورتی قرار می­گیرد؛ زیرا رورتی اولا دوگانگی بین جسم و نفس را نمی پذیرد و ثانیا با پذیرش فیزیکالیسم­غیر­تقلیل­گرا به نقد ذهن، معرفت­شناسی و کل سنت فلسفی و به ویژه فلسفه دکارت به عنوان مبنای به وجود آمدن معرفت­شناسی، می­پردازد. در این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی و با ابزار کتابخانه­­ای به بیان انتقادات رورتی بر فلسفه دکارت می­پردازیم تا سرنوشت انسان بی جهان دکارت در اندیشه رورتی را مورد بررسی قرار دهیم
واژه‌های کلیدی: جوهر، جسم، نفس، فیزیکالیسم، معرفت شناسی
     
نوع مطالعه: مقاله پژوهشی | موضوع مقاله: فلسفی

ارسال نظر درباره این مقاله : نام کاربری یا پست الکترونیک شما:
CAPTCHA

ارسال پیام به نویسنده مسئول


بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به پایگاه عمومی نشریات یکتاوب می باشد.

طراحی و برنامه نویسی و مالکیت فکری متعلع به : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC-BY-NC-ND 

Designed & Developed & coptright of web platform by : Yektaweb