کواین روش معرفتشناسی را از روش علوم تجربی جدا نمیداند و توصیه میکند با استفاده از روان شناسی، عصبشناسی و روانشناسی زبان به معرفتشناسی بپردازیم. انکار تمایز روش معرفتشناسی و علم به دلیل انکار مرز بین قضایای تحلیلی و ترکیبی است که از نظریه کلگرایی او ریشه میگیرد. این یکسانی روش، طبیعتگرایی نامیده شده است و دو دلیل دارد: اول، شکست روش تجربهگرایی سنتی، که میخواست به روش تحلیلی ساختمان معرفت بشری را توضیح دهد، و دوم، توفیق روش علم تجربی در حوزههای مختلف. در ارزیابی سخن کواین میتوان گفت که بهره بردن از علوم مختلف هر چند درخور تأمل است، اما روش پیشنهادی او ضعفهایی دارد. اینکه علم تجربی جدید میتواند از پیش بینی سربلند بیرون بیاید، دلیل بر آن نیست که در تبیین خود هم صادق است. گذشتگان هم در پیش بینی کم و بیش موفق بودند، اما امروز میبینیم که در تبیین بر خطا بودند. این معرفت شناسی که او به دنبال آنست، دانش جدیدی است که کار معرفتشناسی سنتی، که به دنبال ملاک صدق است را انجام نمیدهد بلکه تنها حالت روحی و زبانی دانشمندان را نشان میدهد. پس هنوز باید به دنبال دانشی باشیم که بیرون از علم بایستد و به صورت دستوری بتواند نسبت معرفت و واقعیت را نشان دهد.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |