1- دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه بین المللی امام خمینی، قزوین
2- دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه بین المللی امام خمینی، قزوین ، fathtaheri@hum.ikiu.ac.ir
چکیده: (74 مشاهده)
چکیده
پروژه فکری دلوز با خوانشِ واژگونهی وی از فلسفهی کانت آغاز میشود. تلقی دلوز از کانت یکی از بنیانهای نظامِ هستیشناسی او را شکل میدهد. وی در آثار متعددش مفهوم حقیقت را با برخی مفاهیم دیگر پیوند زده و در پی تبیین آن با خوانشی جدید به تفسیر نظامهای فلسفی دیگر میپردازد، اما این روند در مسیر نقدِ کانت و توجه ویژهی دلوز به وی صورتمیگیرد. به باور دلوز زیباییشناختی از زمان کانت دچار دوگانگی بیبازگشت شدهاست؛ از یک سو به حساسیت بهمثابه صورت تجربهی ممکن اشارهدارد؛ از سوی دیگر به هنر بهمثابه تأمل در باب تجربهی واقعی. این دوگانگی منجر به ایجاد تمایز میان دو تصویر اندیشه شدهاست، که خود زمینه ساز ایجاد دو تلقی متفاوت از مفهوم حقیقت میگردد. در یک تصویر، قوایادراکی به نحوی طبیعی و خودخواسته به حقیقت گرایش دارند و حقیقت را بهمثابه نظرگاهی کلی و جهانشمول عرضهمیکنند؛ در تصویر دیگر، اندیشیدن ناشی از نیروهایی است که ناخواسته بر قوای ادراکی تحمیلمیشوند و حقیقتی را بهمثابه تکوین تجربهی واقعی و تولید امرِنو عرضهمیکنند. این پژوهش برآن است در پرتو نگرش دلوزی و بازخوانی خاصِّ وی از کانت، به بررسی مفهوم دوگانهی حقیقت بپردازد و به درکی روشن از چگونگی تولید امرِنو دستیابد.
نوع مطالعه:
مقاله پژوهشی |
موضوع مقاله:
فلسفی