در این نوشتار سعی میشود با روش توصیفی – تحلیلی به انعکاس و مقایسه رویکرد علامه فیض کاشانی و توماس آکویناس در زمینه جایگاه عقل، وحی و ارتباط این مولفهها با یکدیگر پرداخته شود. فیض کاشانی و توماس آکویناس، به عنوان دو الهیدان تأثیرگذار مسلمان و مسیحی در چهارچوب مبانی دینی خود، برخلاف تصور رایج از الهیدانان، هیچگاه منکر معرفت عقلانی نگشته و آنرا نادیده و یا تقبیح ننمودهاند. تعبیر این دو الهیدان در باب عقل بهنظر دارای شباهتهای فراوانی از جمله نقص و بالقوهگی معرفت عقلانی، بسترساز بودن معارف عقلانی جهت آشکار شدن میل طبیعی انسان به شناخت خداوند و نیل به رؤیت الهی است. این تحقیق نشان میدهد صرف نظر از تفاوتهایی که مربوط به بستر فکری این دو اندیشمند است، در نظرات آنها به موارد مشترکی مانند اهمیت و محدودیت تعقل، وابستگی معرفت عقلی به لطف و افاضه الهی، تاکید به برتری معرفت وحیانی بر معرفت عقلی و ترسیم نهایت معرفت ایمانی بر رویت ذات اقدس الهی، مشاهده میشود. البته از نظر هر دو متفکر، علم هیچگاه به تنهایی تعیین کننده نیست و علم همراه با ارتقاء ایمان، که نتیجه فیض الهی است، منجر به عالیترین مرتبه ایمانی یعنی وصول به مقام اقدس الهی است.
موضوع مقاله:
فلسفی دریافت: 1399/9/1 | پذیرش: 1393/3/25 | انتشار: 1393/3/25