محدودیتهای ذاتی معرفتی و غیرمعرفتی انسان، نیازهای اساسی او را به نقش دین و آموزههای وحیانی گریزناپذیر میسازد. در این زمینه میتوان نیازهای اساسی آدمی را به نیازهای فردی و اجتماعی تقسیم کرد. نقش دین در نیازهای فردی مانند پاسخدهی به پرسشهای بنیادی، تامین معنای زندگی، ضمانت افعال اخلاقی و تبیین جزئیات حیات اخروی است. نقش آن درباب نیازهای اجتماعی، بهطور خاص به تعیین معیارهای زندگی عادلانه و موازین حکومت مطلوب مربوط است. در این زمینه، نقص عقول بشری در تمهید قواعد کلی عادلانه جهانشمول، نقش آموزههای وحیانی را برجسته میسازد که برخی حکما این مساله را بعنوان فلسفه بعثت انبیاء درنظر گرفتهاند. نهایتا اینکه نقش کارآمد دین زمانی موثر است که آموزههای اصیل آن، خطاناپذیر و دارای منشا راستین وحیانی باشند که این ویژگی بطور خاص عمدتا در قرآن کریم قابل جستجو است. در این مقاله، پس از تبیین انواع نیازهای انسان، با تمرکز بر نیازهای فردی و اجتماعی ضروری، به نقش دین و آموزههای وحیانی در پاسخدهی به چنین نیازها و قابلیت قرآن کریم پرداخته میشود. نتیجه حاصل از تحقیق آن است که محدودیتهای ذاتی انسان مانع از ایفای نقش خدا توسط آدمی نیست. بنابراین بهترین راهکار پاسخدهی به نیازهای اساسی و تحقق میل جاودانگی و تامین سعادت حقیقی او در گرو پیوند با خدا و عمل به دستورات او در قالب آموزه های وحیانی است.