نوخاستهگرایی عموماً به منزله راهکاری در عرصه تبیین پدیدارهای طبیعی در برابر چالشهای تقلیلگرایی فیزیکی طرح میگردد. به طور خاص اهمیت این راهکار در حوزه فلسفه ذهن و ماهیت نفس و رابطه آن با بدن در برابر چالشهای نگاه تقلیلگرایانه و فیزیکالیستی به ذهن است که مفری برای عبور از اشکالات وارد شده به فیزیکالسیم تقلیلگرا است. آنچه این رویکرد نو را نسبت به فلسفه اسلامی و خصوصاً فلسفه صدرایی با اهمیت میسازد از دو جهت است؛ جهت نخست، اشتراک این دو در نقد تقلیلگرایی فیزیکالیستی و عدم تقلیل کامل ذهن به بدن است و جهت دوم رویکرد یگانهانگار هردو نسبت به واقعیت عالم و مخالفت با دوگانهانگاری متافیزیکی است. در این مقاله، در ابتدا با شرح و تبیین فیزیکالیسم تقلیلگرا و چالشهای پیش روی آن خصوصا در عرصه ذهن، به معرفی و تبیین نوخاستهگرایی می پردازیم و پس از آن نگاه صدرایی به نفس و رابطه آن با بدن را تبیین میکنیم تا در نهایت ارزیابی مقایسهای و تطابق دو نگاه نوخاستهگرایی و صدرایی به ذهن و رابطه آن با بدن با یکدیگر امکانپذیر گردد.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |