XML English Abstract Print


دانشگاه امام خمینی قزوین
چکیده:   (16 مشاهده)
در این مقاله تلاش بر آن است تا از مجموع چهار قاعده‌ی ادبی و شاعرانه که دلوز برای شرح فلسفه‌ی کانت به کار برده است، دو قاعده‌ی اول که دلوز برای شرح و بسط نقد عقل محض کانت به کار برده است را با محوریت چرخش مفهومی کانت درباره‌ی مفهوم زمان  مورد بررسی قرار دهیم. دلوز برای بازپیکربندی نقد عقل محض از دو قاعده‌ی ادبی بهره می‌برد؛ او قاعده‌ی اولش را از  هملت وام  می­‌گیرد که می‌گوید: «زمان بی چفت و بست است، زمان از لولا در رفته است» و قاعده‌ی دوم را از آرتور رمبو که می‌گوید «من دیگری است».  برای درک این گزاره‌ی غامض و تبیین خوانش خاص دلوز از نقد عقل محض، از خلال نوشته‌ها و سمینارهای دلوز درباره‌ی کانت به پیش خواهیم رفت و می‌خواهیم نشان دهیم که پیش‌نیاز رسیدن به درکی شایسته و جامع از فلسفه‌ی خود دلوز، پرداختن به مواجهه‌ی او با فلسفه‌ی کانت می‌باشد.برای نیل به این مقصود گام به گام با دلوز و تشریح او از دستگاه فلسفی کانت همراه می‌شویم تا در نهایت امر و تا حد امکان از زوایای مختلف به مفهوم زمان در خوانش او از نقد عقل محض بنگریم و به فهم دو قاعده‌ی شاعرانه‌اش حول مفهومِ زمان، نزدیک شویم.
     
نوع مطالعه: مقاله پژوهشی | موضوع مقاله: فلسفی
دریافت: 1402/3/17 | پذیرش: 1402/6/7

ارسال نظر درباره این مقاله : نام کاربری یا پست الکترونیک شما:
CAPTCHA

ارسال پیام به نویسنده مسئول


بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به پایگاه عمومی نشریات یکتاوب می باشد.

طراحی و برنامه نویسی و مالکیت فکری متعلع به : یکتاوب افزار شرق

© 2023 CC-BY-NC-ND 

Designed & Developed & coptright of web platform by : Yektaweb