جستجوی معنای زندگی در اندیشههایدگر اهمیت خاصی دارد. او ابتدا معنای زندگی را در تفکر مدرن و مابعدالطبیعه سنتی به دلیل غفلت از حقیقت وجود نقد میکند. سپس با تاسیس هستی شناسی بنیادی، پرسش از حقیقت وجود را طرح میکند که با تحلیل وجودی انسان بعنوان دازاینی که جهانمندی از خصوصیات اساسی اوست، پیوند مییابد. در این زمینه، بررسی اوصاف وجودی دازاین زمینه تعیین معنای زندگی او را فراهم میکند، اما ناکامی هستی شناسی بنیادی، به گذشت از مابعدالطبیعه و روی آوردنهایدگر به تفکر و شعر میانجامد. از دید او، در شعر از طریق شاعران امکان سخن گفتن از وجود و فراخوانی عوالم قدس و خدایان فراهم میشود. اما تلاشهایدگر برای جستجوی معنای زندگی نتیجه رضایت بخشی ندارد، زیرا پرسشهای اساسی معنای زندگی که درباره جایگاه و نقش خدا در زندگی انسان، غایت زندگی انسان، امکان و چگونگی جهان آخرت، ارزشهای اخلاقی و مساله شر است؛ در اندیشههایدگر پاسخ قانع کننده ای نمییابد. فقط جایگاه انسان است که تاحدود زیادی تعریف روشن تری مییابد. در این مقاله ابعاد دیدگاههایدگر در جستجوی معنای زندگی مورد بررسی و نقد قرار میگیرد.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |