1- دانشگاه ایلام ، a.hasanpour@ilam.ac.ir
2- دانشگاه گنبد
چکیده: (1522 مشاهده)
مسئلۀ معرفتشناختیِ کانت و دیلتای عینیت و اعتبار معرفت، یکی معرفت در علوم طبیعی و دیگری معرفت در علوم انسانی، است و در همین چهارچوب به نقد و تعیین حدود عقل و ارائه مفاهیم و مقولاتی که در شناخت اعمال میشود، میپردازند. اما کار این دو فیلسوف تفاوتهای مهمی با هم دارد: در کانت شاهد نقد عقل نظری و تعیین مفاهیم و خصوصیات قوۀ صدور حکم هستیم، در حالی که در آثار دیلتای با ایدۀ نقد عقل تاریخی و علوم انسانی و ملاک تمایز آنها از عقل نظری و علوم طبیعی روبرو هستیم. هر دو برای رسیدن به این هدف به ارائۀ مقولات و مفاهیم کلی دخیل در کسب معرفت و توجیه لزوم کاربرد آنها پرداختهاند. در این مقاله ضمن مقایسۀ مقولات فاهمه و مقولات حیات، نشان داده میشود که با توجه به فراگیری و بنیادیبودن مقولات حیات نسبت به مقولات فاهمه و رابطه هرمنوتیکی بین آنها، نه مقولات فاهمۀ کانت همتا و همارز مقولات حیات دیلتای است و نه علوم طبیعی همسطح علوم انسانی است؛ بلکه نسبت این دو از سنخ ابتنای یکی بر دیگری یا اشتقاق یکی از دیگری است و دیلتای سعی کرده مبنا و بنیاد مقولات فاهمه و علوم طبیعی را که همان مقولات حیات و علوم انسانی است کشف و بیان کند.
شمارهی مقاله: 8
نوع مطالعه:
مقاله پژوهشی |
موضوع مقاله:
فلسفی
فهرست منابع
1. بونواک، دنیل (1395)،«انقلاب کوپرنیکی کانت»، عصر ایدئالیسم آلمانی، رابرت سی سالمن و کتلین ام هیگینز (ویراستاران)، ترجمة سیر مسعود حسینی، تهران: انتشارات حکمت و مؤسسة پژوهشی حکمت و فلسفة ایران
2. دادلی، ویل (1399)،ایدئالیسم آلمانی، ترجمة علیرضا حسن پور، تهران: نقش و نگار.
3. کاپلستون، فردریک (1387)، تاریخ فلسفه: از ولف تا کانت، ترجمه اسماعیل سعادت و منوچهر بزرگمهر، جلد ششم، چاپ چهارم، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی و سروش.
4. نقیب زاه، میر عبدالحسین (1388)،فلسفه کانت: بیداری از خواب دگماتیسم، چاپ پنجم،تهران: آگه
5. واعظی، احمد (1380)،درآمدی بر هرمنوتیک، تهران: پژوهشگاه فرهنگ و اندیشة اسلامی
6. هارتناک، یوستوس (1387)،نظریه معرفت در فلسفه کانت،ترجمه غلامعلی حداد عادل،چاپ اول، تهران: هرمس