۴ نتیجه برای قانون
ذوالفقار ناصری صدر،
جلد ۱، شماره ۱ - ( ۵-۱۳۹۹ )
چکیده
فیلسوفان الهی قانون علیت و اداره شدن جهان هستی بر اساس رابطه ضروری علّی و معلولی را یکی از مبانی هستیشناسی توحیدی برشمرده و آن را بر تمامی روابط طبیعی و انسانی ساری و جاری دانستهاند. بر این اساس، ازآنجاکه این قانون کلی را خداوند قادر، عالم و خالق یکتای هستی بر عالم گسترانیده است، میتوان به سیطره نوعی تناسب وجودی بر نظام تکوین و نیز نظام تشریع در ممکنات قائل شد و از آن به «عدالت وجودی» تعبیر کرد. نیز با توجه به تعریف عدالت به «اعطاء کل ذیحق حقه» و با عنایت به ارتباط وجودی خدا و مخلوقات در حکمت الهی، این ارتباط وجودی در جهان هستی مقرر میدارد تمام نظامات تکوینی و تشریعی پدیدههای مخلوق در آن با خالق هستیشان و نیز با دیگر مخلوقات در تناسب کامل وجودی باشند. بر اساس نوع تصور از فاعلیت الهی در حکمت اسلامی، از سوی خداوند عدالتی گسترده در دو سطح تکوین و تشریع بر نظام عالم هستی حکمفرماست که هرگونه بینظمی و ناهماهنگی را از ساحت فعل الهی نفی میکند. ازاینرو، میتوان به مساله شرّ در دو سطح طبیعی و اخلاقی پاسخی درخور فراهم کرد. در این نوشتار تلاش خواهیم کرد بر مبنای اثبات عدالت وجودی در ساحت تکوین به مساله شرّ طبیعی، و با اثبات عدالت وجودی در ساحت تشریع به مساله شرّ اخلاقی پاسخ دهیم.
دانش آموخته فلسفه و حکمت اسلامی دانشگاه رازی صباح توکلی، استاديار دانشگاه رازی سیمین اسفندیاری،
جلد ۱، شماره ۲ - ( ۹-۱۳۹۳ )
چکیده
علامه طباطبایی ضمن تعریف پذیر دانستن دین از زوایای گوناگون به تعریف مفهومی، ساختاری و غایتگرایانه دین پرداختهاند. بر این اساس دین در نظر علامه نوعی روش زندگی اجتماعی است که انسان اجتماعی آن را برای نیل به سعادت اتخاذ میکند و چون حیات بشر محدود به دنیا نیست این روش مشتمل بر معارف و قوانینی است که از یک سو، سعادت دنیوی و از سوی دیگر سعادت اخروی او را تامین می نماید. چرایی و ضرورت دین در نظر علامه، همسو با تحلیل دین شناختی او و مبتنی بر نظریه انسان فطری، هویت اجتماعی بشر و حیات اخروی او تبیین میگردد. تبیین علامه گرچه بر اساس انسان شناسی فلسفی و تحلیل جامعه شناختی بشر وافی است، اما مستند و ملهم از متون دینی است. دین رافع اختلافات بشر، و تنها تامین کننده قانون سعادت بشر، و مشتمل بر نظام اخلاقی است که با اعتقاد به مبدا و ایمان به معاد از ضمانت اجرایی مطمئن برخوردار است.
آقای احسان سیمچیزاده، دکتر عباس یزدانی،
جلد ۴، شماره ۲ - ( ۱۰-۱۴۰۲ )
چکیده
معجزه همواره بهعنوان یکی از ادلّۀ حقانیت ادیان بهخصوص وجود خداوند بهکار رفته است. در این نوشتار سعی کردهایم به این پرسش پاسخ دهیم که معجزه بهعنوان دلیلی بر وجود خدا، تا چه میزان از لحاظ منطقی و معرفتشناختی موجّه است. بهعبارت دیگر آیا معجزه بهتنهایی و بدون در نظر گرفتن مسائل مربوط به گواهیهای تاریخی و با فرض وثاقت ادلّۀ تاریخی، یا با فرض درک بیواسطه، میتواند وجود خداوند را برای مخاطب بیطرف اثبات کند یا خیر؟ روش این تحقیق توصیفی-تحلیلی است که از طریق مطالعه، بررسی و تحلیل ذهنی مفاهیم، گزارهها و استدلالها انجام میگیرد. در این مقاله پیش از تلاش برای پاسخ به پرسش اصلی، به تدقیق مفهوم معجزه و نقد تعریف مشهور دیوید هیوم (نقض قانون طبیعت) پرداخته شده و پس از جمعبندی بحث تعریف، با بیان مقدمهای پیرامون انواع دلیل و استدلال تلاش میشود اوّلاً انواع استدلالهایی که معجزه ممکن است در قالب آنها بهعنوان دلیلی برای اثبات خدا در نظر گرفته شود مورد بررسی قرار گیرد، ثانیاً ناتوانی معجزه در اثبات وجود خدا بهعنوان استدلالی قیاسی نشان داده خواهد شد و ثالثاً استنتاج بهترین تبیین بهعنوان قالب استدلالی مناسب برای معجزه در جهت اثبات خدا مطرح میشود و موانع آن مورد نقد و بررسی قرار خواهد گرفت.
مریم آقامحمدرضا، دکتر محمد جواد رضایی ره، دکتر حمیدرضا آیت الهی، روح الله سوری،
جلد ۶، شماره ۱ - ( ۵-۱۴۰۴ )
چکیده
الهیدانان پویشی، بر اساس مبانی فکری خود، و به دنبال راه حلی برای برون رفت از مشکلات کلامی دین پژوهی غربی، تبیین جدیدی از فاعلیت خداوند در نظام طبیعت ارائه میدهند. به اعتقاد آنها، فاعلیت الهی بر مبنای پویش و نظام ارگانیسمی عالم، به نحوی بایست تفسیر شود که فاعلیت و اختیار و خلاقیت دیگر موجودات حفظ شود. راه حل آنان برای این مساله، محدودیت قدرت و علم الهی است که منجر به نفی وجوب ذاتی و رابطه طولی خداوند با دیگر موجودات است. به عبارت دیگر، خداوند صرفا شرط لازم و علت معد و در عرض دیگر علل و فاعل طبیعی موجودات عالم است. قوانین و نظم عالم طبیعت نیز حاصل اختیار و خلاقیت موجودات عالم است.گرچه متفکران خودمحدودگر که متاثر از الهیدانان پویشی هستند محدودیت قدرت الهی را امری خودخواسته میدانند، اما این تفکر نیز منجر به نفی وجوب ذاتی خداوند میشود.
اما ملاصدرا با اثبات وجوب ذاتی و رابطه طولی خداوند با دیگر موجودات، فاعلیت خداوند را حقیقی و ایجادی دانسته و با در نظر گرفتن وجود به عنوان متعلق جعل، همه موجودات از جمله قوانین عالم طبیعت که ذاتی آن است، را متعلق جعل بسیط خداوند میداند. این دیدگاه فلسفی ملاصدرا میتواند پاسخ مناسبی فراهم کند تا معضلات دین پژوهی غربی را در حوزه فاعلیت الهی پاسخ دهد.