سال 2، شماره 4 - ( پاییز و زمستان 1400 )                   جلد 2 شماره 4 صفحات 235-211 | برگشت به فهرست نسخه ها


XML English Abstract Print


دانشگاه اصفهان
چکیده:   (662 مشاهده)
هگل، شقاق یا دوگانگی را سرچشمۀ نیاز به فلسفه می‌­دانست. او مکتب خود را با هدف غلبه بر این دوگانگی که چالش مهم نظام­‌های فلسفی افلاطون، ارسطو، دکارت و کانت بود، بنیان گذاشت. غلبه بر این دوئالیسم، مستلزم انکار شیء فی نفسه کانتی به­عنوان مانع بزرگ این آرمان بود و لذا هگل با نفی آن، هم صورت و هم مادۀ شناخت را به حوزه ذهن منتقل کرد و با لحاظ اینکه هر دو آفریده ذهن‌­اند، لازم می‌­آید که سراسر کائنات به اندیشه تأویل گردد و این یعنی ایده آلیسم مطلق. در این نوشتار این مکتب را به­ جای ایده آلیسم مطلق امنای ژیکتیویسم (ذهن- عین­گرایی) نام‌گذاری کرده‌­ایم؛ یعنی مکتبی که جهان و همه اشیاء آن را حاصل درهم‌­تنیدگی ذهن و عین یا روح و جسم می­‌داند. امنای ژیکتیویسم بودن این مکتب را می‌­توان در تحلیل­های خاص هگل در کاربرد ویژه از اصطلاح سوژه - ابژه و از مبحث درهم‌­تنیدگی متناهی و نامتناهی و نگرش خاص او به روح مطلق به­ عنوان سوژه تن یافته جستجو کرد.
شماره‌ی مقاله: 9
متن کامل [PDF 518 kb]   (290 دریافت)    
نوع مطالعه: مقاله پژوهشی | موضوع مقاله: فلسفی
دریافت: 1400/10/3 | پذیرش: 1400/10/20 | انتشار: 1400/10/20

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.