دانشگاه خوارزمی
چکیده: (211 مشاهده)
صدر المتالهین مصادیق هنر را مورد توجه قرار داده است. در این جا برآنیم تا مواردی از آن را بیان کنیم و سپس در باره هنر اعم از هنر دینی و هنر سکولارتوجه کنیم که چه نسبتی با فلسفه و حکمت متعالیه صدرایی دارد ، زیرا عموما هنر با عالم خیال ارتباط دارد و هنرمند از عنصر خیال در آفرینش هنری بهره می برد ولی حکمت به معرفت حقایق عالم میپردازد، از این جهت بین حکمت و هنر به لحاظ معناشناختی و پدیدارشناختی پیوندی قابل تصور است یا نه؟ این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی، دیدگاه صدرالمتالهین در باره هنر را مورد بررسی قرار میدهد. دراین جا دیدگاههای مختلفی وجود دارد، اما فیلسوفان مسلمان به ویژه حکیم ملاصدرا بیشتر به مبانی زیباییشناختی و منشا زیبایی پرداخته است. از نظر صدرا هنر صناعت است و میان طبیعت که فعل خداوند است با صناعت که فعل انسان است تشابه وجود دارد چون با توجه به تشکیک وجود و مراتب آن بین فعل الهی و فعل انسان تفاوت ذاتی و جوهری نیست بلکه تفاوت در مراتب است. نیز از دیدگاه ملاصدرا چون انسان خلیفه خدا برروی زمین است لذا صفات مستخلف عنه مانند مصور، مبدع و خلاق را دارد. بر این اساس انسان هنرمند با توجه به اینکه مظهر صفات الهی است ، با خلق فعل هنری به مبدا تشبه یافته است و با حقیقت و حکمت ارتباط دارد. هنرمند اعم ازعکاس، نقاش، مجسمهساز، فیلمساز، نوازنده، هنرمند تجسمی، و هنرمعماری ، خلاقیتاش از تجلیات الهی است، چنین هنرمندی با حکمت پیوند دارد.
نوع مطالعه:
مقاله پژوهشی |
موضوع مقاله:
فلسفی دریافت: 1401/11/26 | پذیرش: 1402/3/13