سال 3، شماره 5 - ( بهار و تابستان 1401 )                   جلد 3 شماره 5 صفحات 268-243 | برگشت به فهرست نسخه ها

XML English Abstract Print


دانشگاه آزاد اسلامی واحد بابل
چکیده:   (611 مشاهده)
درآثار ژان پل سارتر انسان‌شناسی بر هر موضوع دیگری اولویت دارد. رویکرد سارتر به بعضی از عناصر اگزیستانسیالیسم مانند آزادی و از خود بیگانگی در کتاب «هستی و نیستی» با آنچه درکتاب «نقد خرد دیالکتیکی» وجود دارد، متفاوت است. روش کار در این مقاله توصیفی_تحلیلی بوده و مهم‌ترین یافته­ها،  در ارتباط با تغییر نگرش سارتر در آثار فلسفی خود از آزادی فردی و انتزاعی به آزادی محصور و محدود در ساختارهای‌اجتماعی است. کتاب «نقد خرد دیالکتیکی »سارتر، تلفیقی از اگزیستانسیالیسم با مارکسیسم است. سارتر در این کتاب با این واقعیت که انسان­ها‌درچنبره ساختارها ‌و ضرورت‌ها، قدرت آزادیشان سلب شده و از خود بیگانه شده اند، سعی دارد راهی برای استعلای افراد از این وضعیت بیابد. او این مهم را با دیالکتیک انسان و ساختارهای‌اجتماعی و تاریخی نشان می‌دهد. سارتر در پژوهش‌های‌ قبلی خود با تاکید برنقش فاعل آگاه و آزاد در تغییر ساختارهای اجتماعی و تاریخی،  پلی میان اگزیستانسیالیسم و مارکسیسم ایجاد می‌کند که در درک کتاب «نقد خرد دیالکتیکی» کمک زیادی می‌کند. از نکات مهم کتاب «نقد خرد دیالکتیکی»، توجه سارتر به مفهوم از خود بیگانگی است، همچنین سارتر با توجه به نقش استعلایی که برای انسان در ساختن دنیای خویش قائل است، معنای جدیدی به تاریخ می‌دهد که مورد انتقاد ساختارگرایان معاصر او قرار می‌گیرد .
شماره‌ی مقاله: 10
متن کامل [PDF 554 kb]   (214 دریافت)    
نوع مطالعه: مقاله پژوهشی | موضوع مقاله: فلسفی
دریافت: 1400/10/20 | پذیرش: 1401/2/10 | انتشار: 1401/4/28

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.