بهار و تابستان                   برگشت به فهرست مقالات | برگشت به فهرست نسخه ها

XML English Abstract Print


1- دانشگاه ملایر ، h.zohdi5911@yahoo.com
2- دانشگاه بین المللی امام خمینی(ره)
چکیده:   (28 مشاهده)
چکیده:
دلوز مجذوب مسأله بیان اسپینوزایی است؛ مسأله‌ای که وحدت بخشِ جوهر یگانه و حالات و صفات آن است؛ اما این "بیان شدن"، زمانمند است. به عبارت دیگر جوهر که ثابت سیال است برای بیان شدن یا تحققش  بستری سیال می‌خواهد؛ این بستر، زمان است. البته این زمان نه زمان دوْری است، نه زمان خطی و نه حتی زمان وجودی؛ بلکه زمان ویژه‌ای است که با مفهوم کلیدیِ برگسونیِ دیرند مطرح می‌شود. دیرند به تبع فهم دلوز-برگسونی از زمان، درونی، غیرعددی، غیر قابل تقسیم و فاقد ویژگی مکانی است. دیرند معطوف به گذار، تغییر، و شدن است؛ اما شدنی که دوام می‌آورد، و تغییری که همان سیالیت جوهر است. ویژگی اصلی دیرند تفاوت است؛ درواقع دیرند آن چیزی است که با خودش تفاوت دارد، تفاوتی که تحت مقولات اینهمانی درنمی‌آیند. در واقع آنچه دیرند را دیرند می‌کند متفاوت بودن آن است؛ البته این تفاوت از جنس تفاوت با چیزی یا تفاوت با دیگری نیست بلکه تفاوت با خود یا دقیق‌تر، تفاوت در خود است؛ این نشان می‌دهد که تفاوت در خود، ویژگی عارض بر دیرند نیست بلکه کاملا ذاتی آن است. این ویژگیِ ذاتی است که از دلوز دلبری می‌کند و او را شیفته برگسون می‌سازد. این مقاله با تکیه بر این پیوندهای مفهومی، نشان می‌دهد که چگونه دلوز از رهگذر بازخوانی برگسون، دستگاهی زمان‌مند و تفاوت‌محور برای فهم هستی بنا می‌کند.

 
واژه‌های کلیدی: دلوز، برگسون، زمان، دیرند، صیرورت، تفاوت
     
نوع مطالعه: مقاله پژوهشی | موضوع مقاله: فلسفی

ارسال نظر درباره این مقاله : نام کاربری یا پست الکترونیک شما:
CAPTCHA

ارسال پیام به نویسنده مسئول


بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به پایگاه عمومی نشریات یکتاوب می باشد.

طراحی و برنامه نویسی و مالکیت فکری متعلع به : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC-BY-NC-ND 

Designed & Developed & coptright of web platform by : Yektaweb